امام حسن(ع)؛ سیب خوشبو

موضوعات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از نگاه «سیب خوشبو»

حضرت رسول اعظم(ص) فرمودند: ای حسن! تو «سیب خوشبو»، محبوب و برگزیده خالص قلب من هستی...

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۳۱ خرداد ۹۵، ۱۹:۴۰ - بشرا
    افرین

۲۷ مطلب با موضوع «خودمانی‌ها» ثبت شده است

سال ششم-(دوره ی جدید)-شماره ی چهل و یکم-بها:0 دقیقه

بسم الله

بعضی وقت ها باید هیچی نگوییم
...

 

مشق شب:هیسسسس!!!

امام حسن(علیه السلام)فرمودند:

سکوت‌ پرده‌ نادانى‌ و زینت‌ آبرو و عزت‌ است‌ و کسى‌ که‌ سکوت‌ مى‌کند راحت‌ و آسوده، و همنشین‌ او در امان‌ است‌.

بحار الانوار ، ج‌78 ، ص‌111

خواستم درباره ی سکوت بنویسم، خنده ام گرفت که بخواهم درباره ی ساکت ترین موضوع عالم........هیس!!!

هیس

 

و...آن ها:با تشکر از دوستان خوب و مهربانی که به حقیر و این وبلاگ در این هفته لطف کردند.

وبلاگ آخرین گلبرگ یاس -- وبلاگ راه آسمانی -- وبلاگ صدای عجیب -- وبلاگ طعم عسل -- وبلاگ یادداشت های یک خبرنگار جوان -- آخرین خورشید -- سلام -- آرمیتا -- وبلاگ ما باید با هم حرف بزنیم -- وبلاگ بی سایه بان -- وبلاگ صلیب نقره ای -- وبلاگ شب های شعر شاعر شنیدنی است -- وبلاگ کاغذ کاهی -- نرگس -- وبلاگ بچه های آسمان -- وبلاگ اعترافات -- وبلاگ گلچهره -- خواجه محمود -- وبلاگ ساعت شنی -- وبلاگ مرصاد -- وبلاگ چرک نوشت های یک بچه آخوند

۱۶ نظر ۱۷ آبان ۸۷ ، ۲۳:۰۹
حسن میثمی

سال ششم-(دوره ی جدید)-شماره ی چهلم-بها:1 دقیقه

بسم الله

امان از توجیه های ما...
بگو غلط کردم!

 

مشق شب:ای بندگان خدا، اعتراف...

امام حسن(علیه السلام)فرمودند:

بیشترین‌ عفو و بخشش‌ کریم‌ وقتى‌ است‌ که‌ خطاکار نتواند براى‌ خطاى‌ خود عذرى‌ بیاورد .

اعلام‌ الدین‌ ، ص‌297

وقتی مشق هایت را ننوشتی، بدترین حالت آن است که بخواهی به معلم بگویی که برادر کوچک ات نگذاشته یا میهمان داشته اید. معلم از چشم هایت می فهمد! توجیه نکن!

وقتی چند دقیقه دیر به مدرسه رسیده ای و رو در روی ناظم ایستاده ای، احمقانه است اگر بخواهی ترافیک را دلیل دیر آمدنت بدانی. لرزش صدایت ناظم را به خود می آورد! توجیه نکن!

وقتی بزرگ ترین سوتی زندگی ات را جلوی مادرت داده ای، بچه گانه است اگر بخواهی دلیل بیاوری. چشمانت به مادرت حقیقت را می گویند! توجیه نکن!

وقتی گناه کرده ای، خنده دار است که بخواهی جلوی خدا آسمان و ریسمان ببافی. دستپاچگی ات تابلویت می کند! توجیه نکن! بگو غلط کردم...

غروب


و...آن ها:با تشکر از دوستان خوب و مهربانی که به حقیر و این وبلاگ در این هفته لطف کردند.

وبلاگ آخرین گلبرگ یاس -- وبلاگ کاغذ کاهی -- وبلاگ طعم عسل -- وبلاگ بی سایه بان -- پرنیان -- وبلاگ ما باید با هم حرف بزنیم -- وبلاگ طلبگی -- وبلاگ یادداشت های یک خبرنگار جوان

۳۱ نظر ۰۴ آبان ۸۷ ، ۰۸:۲۰
حسن میثمی

سال پنجم-(دوره ی جدید)-شماره ی سی ام-بها:1 دقیقه

بسم الله

ما قدر عمرمان را...
فرصت شمار صحبت...

 

مشق شب:و تو ای پسر آدم...!

امام حسن(علیه السلام)فرمودند:

اى‌ پسر آدم! از زمانى‌ که‌ از مادر زاییده‌ شدى‌ مشغول‌ نابود کردن‌ عمر خود بوده‌اى، پس‌ از باقى‌مانده ی‌ عمر خود براى‌ آینده [عالم‌ آخرت] ذخیره‌ کن‌. به‌ درستى‌ که‌ مؤمن‌ از این‌ دنیا زاد و توشه‌ برمى‌گیرد و کافر خوشگذارنى‌ مى‌کند.

کشف‌ الغمه‌، ج‌1، ص‌572

پیرمرد می گفت:انسان ها وقتی دوران جوانی شان تمام می شود، خیلی زودتر از آن چه باید پیر می شوند. تازه می فهمند که جوانی شان گذشت.

این را گفت و پرستار ملحفه ی سفید را روی سرش کشید.


و...آن ها:با تشکر از دوستان خوب و مهربانی که به حقیر و این وبلاگ لطف کردند:

سایت نجوا -- وبلاگ شب های شعر شاعر شنیدنی است -- سایت ایران1404 -- فاطیما -- حریم -- وبلاگ صبح سپید -- وبلاگ بچه های آسمان -- ناشناس -- وبلاگ صدای عجیب -- وبلاگ همقطاری سلام -- وبلاگ من خلوت نشین -- وبلاگ مبارز -- کلوب دانشجویان دانشگاه مفید قم -- وبلاگ محبین14

۰ نظر ۳۱ خرداد ۸۷ ، ۱۱:۰۴
حسن میثمی

سال پنجم-(دوره ی جدید)-شماره ی بیست و هشتم-بها:2 دقیقه

بسم الله

شده ایم مثل آقای دلاک
وقتی دلاک کثیف می ماند!!

 

مشق شب:بمیرید،پیش از آن که بمیرانندتان

امام حسن(علیه السلام)فرمودند:

پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله)فرمودند:هیچ‌ بنده‌اى‌ حقیقتا مؤمن‌ نیست‌ مگر این که‌ نفس‌ خود را شدیدتر از محاسبه‌ بین‌ دو شریک‌ و یا محاسبه‌ مولا از بنده‌ خود مورد محاسبه‌ قرار دهد.

بحار الانوار ، ج‌70 ،ص‌72

اصلا عادتمان شده است.هر چیزی یا هر کسی را که می بینیم می خواهیم زیر و رو و ایراد و عیب هایش را مثل پرینت ریز مکالمات تلفن همراهمان بکشیم بیرون و آمارش را بگذاریم کف دستش؛که مثلا چی؟بگوییم منتقدیم و ما هم حالی مان است.بگوییم ما هم بلدیم و در این آشفته بازار چیزی سرمان می شود.شده ایم مثل یک دلاک حمام که صبح تا شب پشت خلایق را کیسه می کشد،اما آخر شب که می شود خودش...!

وقتی دلاک کثیف می ماند(برداشت اول)

سریال «مرد هزار چهره» هنوز تمام نشده،نقل مجلس بچه بسیجی ها و روشنفکر ها همین است:مرد هزار چهره ادای چه کسی را در می آورد؟رهبری؟رئیس جمهور؟اصغر آقای تزریقاتی؟...

محیط وب پر می شود از نظرهای روشنفکرانه و متفکرانه؛که چی؟آقای مسعود شصت چی رفتارهایش می زند به محمود احمدی نژاد...اصلا دارد ادای او را در می آورد.از آن به بعد مسعود شصت چی می شود محمود احمدی نژاد...!

وقتی دلاک کثیف می ماند(برداشت دویم)

تاکسی،اتوبوس،مترو،مونوریل(!!) و حتی در صف شیر و سبزی و البته نان و برنج،همه دارند انتقاد می کنند.اصلا انگار ناف ملت را با انتقاد بریده اند.صبح که چشم می چرخانند انتقاد می کنند تا شب که سری به بالین بگذراند.در این که انتقاد بد نیست شکی نیست؛بر منکرش لعنت.اما...دلاک...

وقتی دلاک کثیف می ماند(برداشت سیم؛نهایی:نتیجه گیری اخلاقی)

به نظر شما جمله ی مسخره ای نیست؟ «دلاک کثیف می ماند!»

بالاخره چه زمانی قرار است به جای محمود احمدی نژاد و هزار کس دیگر،خودمان را لحظه ای بگذاریم جای مرد هزار چهره.ببینیم چقدر شبیه او هستیم؟

بالاخره چه زمانی قرار است به جای این مقام و آن فرد و فلان شخصیت،کمی خودمان را در بوته ی نقد بگذاریم.بشویم منتقد خودمان.

می رسد آن زمان؟


و...آن ها:با تشکر از دوستان خوب و مهربانی که به حقیر و این وبلاگ لطف کردند:

سایت ایران 1404 -- وبلاگ مبارز -- وبلاگ شب های شعر شاعر شنیدنی است -- وبلاگ تردید خاکستری -- وبلاگ صدای عجیب -- وبلاگ من خلوت نشین -- وبلاگ قرآن و اهل بیت -- وبلاگ نجوای شبانه

۲ نظر ۲۷ ارديبهشت ۸۷ ، ۰۵:۰۵
حسن میثمی

سال پنجم-(دوره ی جدید)-شماره ی بیست و سوم-بها:8 دقیقه

بسم الله

خیلی چیزها را من نمی دانم،بعضی ها را هم شما!
من و تو؛می شویم ما...!

 

مشق شب:من برای تو؛تو برای من...آن وقت است که می توانیم ادعا کنیم مسلمانیم.

امام حسن(علیه السلام)فرمودند:

علم‌ و دانش‌ خود را به‌ مردم‌ یاد بده‌ و علم‌ دیگران‌ را یاد بگیر تا بدین‌ وسیله‌ هم‌ علم‌ خود را محکم‌ و استوار کنى‌ و هم‌ آنچه‌ نمى‌دانى‌ بیاموزى‌.

بحار الانوار ،ج‌78،ص‌111

سال 1386 برای وبلاگ سیب خوشبو یک سال نامنظم و پر فراز و نشیب بود.یک سال پر از هفته های به روز نشده.یک سال پر از غیبت های غیر موجه.اما با این حال،هنوز آن قدر رفیق های بامرام و باحال دارم که جواب های بی معرفتی ما را با معرفت بدهند و موشک را با موشک پاسخ نگویند.این خوبی دوستان را می رساند که تاکنون بیش از 27هزار بار دیده شده ایم و ان شاءالله همین مقدار هم خوانده اند ما را.

اما برای این هفته،یک ویژه نامه داریم.از میان 22 مطلب به روز شده در سال 1386،مطالب برگزیده ای که خیلی خوب توانست جا باز کند و سر و صدایی راه بیندازد را در این جا به صورت لینک می آوریم.اگر خوانده اید که هیچ!ولی اگر نخوانده اید،منت بر سر ما بگذارید و این پراکنده جات را بخوانید.این نکته هم لازم به توضیح است که دوره ی جدید هفته نامه ی «سیب خوشبو» دقیقا از سومین روز فروردین 1386،پس از 5 ماه غیبت(صغری!)کار خود را آغاز کرد.

آن چیزهایی را که فکر می کنم می دانم،من می نویسم؛تا تو آن ها را بخوانی.آن هایی را هم که تو می دانی،تو بنویس تا من هم یاد بگیرم.آن وقت می شویم برادر.می شویم امت واحده.سخت است؟

بهترین های سال 86 در یک نگاه
آن چه گذشت...

راهنما:کنار هر تیتر،دو کمانک(پرانتز)می بینید.کمانک اول شماره ای است که مطلب در آن منتشر شده است و کمانک دوم تاریخ و ساعت انتشار مطلب است.

هفته ی وحدت و جشن عمر کشان!(1)(8فروردین 1386 - ساعت 11:31) >> یک داستان خیلی کوتاه از ارتباط بین هفته ی وحدت و جشن عمر کشان:
"معلم محکم به روی میزش می کوبد.ظاهرا،تعطیلات 13 روزه باعث شده است که بچه ها با هم حرف های زیادی را داشته باشند:«سااااااکت!!پنج دقیقه اس که دارم نگاهتون می کنم.خجالت نمی کشید؟سمیعی!با تو هستم.ساکت دیگه دختر..."
>>ادامه

چند قدم تا بهشت!!(4)(14اردیبهشت1386 - ساعت 9:50) >> جستاری کوتاه،پیرامون طرح امنیت اجتماعی ناجا؛به خصوص بخش گیر دادن به بانوان مکرمه:
"چندی است در جای جای تهران،چند خودروی گشت پلیس می بینیم که پشت شیشه ی آن ها نوشته «گشت ارشاد».در کنار این خودروها اگر کمی چشم بچرخانید چند آقای اتوکشیده ی ناجا را خواهید دید و چند بانوی کماندو که از آن آقاها مخوف تر هستند و دارند یک بانوی دیگر را که وضع ظاهری مناسبی ندارد،ارشاد می کنند..."
>>ادامه

یک سلام درست و حسابی به مردم ایران(7)(12خرداد1386 - ساعت 10:12) >> کوتاه،مختصر و مفید پیرامون «مردم ایران سلام» شبکه ی دو سیما که این روزها دیگر تمام شده است:
"صبح ها،تلویزیون،عرصه ی جولان شبکه های مختلف است.شبکه ی یک سال هاست که با "صبح بخیر ایران" خود،تکراری ها را تکرار می کند.شبکه سه،صحبش را با "صبح آمد" آغاز می کند و به قول خودش ترویج ورزش می کند(البته بیش تر دیدنش)و شبکه تهران هم با "صبح تهران" خواب را صبح علی الطلوع..."
>> ادامه

بابا آب داد دیگه شعار ما نیست(11)(31شهریور1386 - ساعت 8:43) >> درباره ی آغاز سال تحصیلی جدید و این که "شعارمان" چیست؟!!
"اول مهر که می شود،همه آن هایی که اهلش هستند،می روند سراغ میز و نیمکتشان.از دانشجو و دانش آموز گرفته تا مدیر و معلم.همه و همه یک سال تحصیلی جدید را آغاز می کنند و آن را هم گرامی می دارند.برای دبستانی ها،کیف های پر از خوردنی برای زنگ تفریح؛راهنمایی ها،یک گونی سئوالات پاسخ داده نشده در ذهن؛دبیرستانی ها..."
>>ادامه

سراسر نور و شادمانی(12)(5مهر1386 - ساعت 3:59) >> از عشق گفتیم،در روز میلادش...توضیح دیگری هم...ندارد!
"سه شنبه شب،15 رمضان سال دوم هجری/«مگر من به شما نگفته ام که نوزاد را با پارچه زرد قنداق نکنید؟»پیامبر(ص)به سلمی می گوید.آخر به جای قنداق سفید،نوزاد را در قنداق زرد رنگی پوشانیده است.می رود تا قنداق را عوض کند.همه در تکاپو هستند و خوشحال؛و پیامبر(ص)..."
>>ادامه

دموکراسی ادب دارد(13)(13مهر1386 - ساعت 11:05) >> نکته ای درباره ی سفر ریاست جمهوری به ایالات متحده و آن واقعه در دانشگاه کلمبیا
"در هفته ی گذشته،دیگر کم تر کسی بود که خبرش را نشنیده باشد.اولش کمی برای مردم غریب بود.اما کم کم متوجه شدند که رئیس جمهورشان به دانشگاهی به نام کلمبیا رفته است و رئیس آن دانشگاه علیه ایران و ایرانیان حرف ها پراکنده است.بعد از سخنرانی آن رئیس هم،محمود احمدی نژاد..."
>>ادامه

می لرزید،این بار دلم(15)(4آبان1386 - ساعت 10:09) >> داستانی کوتاه و واقعی از اتفاقی تکان دهنده...
"باران تند و ریزی می بارید.هوا سرد نبود،اما نمی شد در آن با یک پیراهن که زیرش فقط یک عرقگیر پوشیده ای در پارک ملت به راحتی قدم زد.شیشه ی ساعتم را قطرات باران پوشانده اند.با گوشه ی پراهنم پاکشان می کنم و ساعت را می بینم:16 دقیق؛نه یک دقیقه پس،و نه یک دقیقه پیش.قرار است گزارش رادیو را بگیرم..."
>>ادامه

قول هایی که به ما دادند(17)(9آذر1386 - ساعت 5:05) >> نقدی کوتاه و آتشین درباره ی شبکه ی جهانی قرآن سیما
"نوشتن نقد درباره ی رسانه ی ملی کشورمان کار خیلی سختی نیست.چون از طرفی آن قدر سلایق مختلف است و از طرف دیگر کاستی ها زیاد که هر کس می تواند به گوشه ای از این شهر رسانه ای نقدی بزند.گستردگی کارها هم باعث شده است که بعضا مدیریت خیلی از کارهای این رسانه ی ملی،که به فرموده ی امام خمینی(ره)..."
>>ادامه

خداحافظ ای برگ و بار دل من(18)(29آذر1386 - ساعت 12:48) >> درباره ی شهید مصطفی حاجی بابایی و بازگشتش پس از 21 سال
"تمامی دکترها به اتفاق یک نظر داشتند:نمی توان آن چنان امیدوار بود.پیرزن عمر خود را کرده است و به احتمال قوی وضعیت او همین گونه خواهد ماند.مگر این که معجزه ای شود و از کما بیرون بیاید؛امیدی به بهبودی نیست.اما مراقبت های ویژه..."
>>ادامه

مبهم برای ما،روشن برای آن ها(20)(26بهمن1386 - ساعت 1:55) >> سه برداشت از سه جمله ی روح الله الموسوی الخمینی
"درست آن چه امروز برای ما روشن و واضح است،برای نسل های آینده مبهم می باشد و تاریخ روشنگر نسل های آینده است و امروز قلم های مسموم در صدد تحریف واقعیات هستند،باید نویسندگان امین این قلم ها را بشکنند./روح الله الموسوی الخمینی،صحیفه ی نور،ج2،ص84..."
>>ادامه

خنده ها و اخم ها(21)(3اسفند1386 - ساعت 11:27) >> یک اتفاق در متروی تهران در روز 22 بهمن و یک برداشت از یک نگاه
"پلان اول؛خط یک متروی تهران،روز 22 بهمن،بعد از راهپیمایی:آن قدر فشار جمعیت زیاد بود که هنگام سوار شدن التفاتی به موضوع نداشتم.یعنی کلا اگر یکی از دوستان ما را از خواب بیدار نکرده بود التفاتی نداشتم.به ایستگاه بعد که رسیدیم و سرکار خانم علیه این را اعلام کردند(حتی انگلیسی اش را،تا غلام ترقه و خانجون هم بفهمند کجای این مترو هستند)همان یکی از دوستان با تعجبات فراوان شانه ی ما را لرزاند و گفت:«این جا را ببین!تبلیغ های مترو را چه کرده اند!»..."
>>ادامه

این جا چند چند است؟
آمارهای MP3

*جمهوری اسلامی ایران با 80درصد،انگلستان با 15درصد و ایالات متحده ی امریکا با 1درصد بیش ترین سهم بازدید کنندگان وبلاگ را دارند.
*92درصد جست و جوها و ورودی های وبلاگ از موتور جست و جوی گوگل هستند.
*برای ورود به وبلاگ 906 بار کلیدواژه ی "امام حسن" و 9 بار کلیدواژه ی "مذهبی" وارد شده است.
*در سال 86 تعداد 2 مطلب در شاخه ی لبه ی تیغ(سیاسی)،10 پست در شاخه ی روزها و روزگارها(تقویمی)،3پست درباره ی دانشگاه ملی(رسانه ی ملی) و 5 پست در شاخه ی کوچه پس کوچه(وقایع شهری)بوده اند.

یک خود تحویل گیری بی سابقه
یادگاری نوروزی

ما هم می خواهیم به اندازه ی وسعمان و در حد و توانمان به شما یک عیدی کوچک بدهیم.بیش تر شبیه به یادگاری است تا عیدی.اما ان شاءالله برایتان ماندگار باشد.هدیه ی یادگار گونه ی ما به شما مجموعه ی مطالب وبلاگ «امام حسن(علیه السلام)؛سیب خوشبو» در قالب یک فایل زیپ شده است.اگر معنای خود تحویل گیری را هم نمی دانستید فکر می کنم الآن دیگر باید فهمیده باشید...!

**دریافت یادگاری نوروزی**
حجم:70 کیلو بایت - مدت زمان دانلود با اینترنت پرسرعت:1 ثانیه - مدت زمان دانلود با اینترنت معمولی:حدودا 10 ثانیه

دریافت از سرور1
دریافت از سرور2
(توضیح:دو لینک بالا هیچ تفاوتی با هم ندارند.اما چون این جا ایران است و هر لحظه امکان فیلتر شدن یک سرور وجود دارد احتیاط کردیم و روی دو سرور فایل را آپلود کردیم.)

همراهان 86
و آن ها...

بالاخره در یک ویژه نامه همه چیز باید ویژه باشد دیگر.امسال خیلی ها کمک کردند و در اوقات غیبت و  حضور،باعث دلگرمی بودند.دوستانی هم چون سید محمد باقر موسوی(وبلاگ شب های شعر شاعر شنیدنی است)؛میثم درخشنده(وبلاگ بچه های آسمان)؛حسن کهریزی(وبلاگ هیئت امام حسن مجتبی(ع))؛صبا(وبلاگ تا صبح انتظار)؛فرشته ی زمینی(وبلاگ من خلوت نشین)؛نورا(وبلاگ سرزمین نور)و دیگر دوستانی که گاه گداری به این باغ سیب سرکی می کشیدند.

۰ نظر ۲۹ اسفند ۸۶ ، ۰۷:۳۳
حسن میثمی

سال چهارم-(دوره ی جدید)-شماره ی ششم-بها:3 دقیقه

بسم الله

حتما شنیدید خبرش را!
کانونی برای وبلاگ نویسان مذهبی و غیر مذهبی

این متنی که در زیر می خوانید،یک طرح است.یک متن مشترک است که در روز 5 خرداد،همگی اعضای کانون وبلاگ نویسان مذهبی در حرکتی نمادین،یک پست وبلاگ خود را به کانون اختصاص می دهند.ما هم که خراب کانونیم.گفتیم چرا به روز نکنیم؟

بسم الله الرحمن الرحیم
این جا ایران است...صدای ما را از کانون وبلاگ نویسان مذهبی می شنوید...!
دو حالت که بیش تر ندارد.یا این متن را نمی خوانی و یک راست می روی سراغ کامنت ها و برای بیش تر شدن بازدید کننده هایت - که این روزها خیلی علاقه داری کامنت ها تصاعدی بالا برود - کامنت می گذاری که:"مطلبت خیلی قشنگ بود.کولاک کردی.به من هم سر بزن.خوشحال می شم."غافل از این که این پست را مدیریت این وبلاگ به اختیار خود و به دعوت کانون وبلاگ نویسان مذهبی منتشر کرده است.
حالت دوم هم این است که دست و پا شکسته یا درست و حسابی این متن را می خوانی و کامنت می گذاری:"این ها یعنی چه؟"...یا این که "از وبلاگ تو بعید بود طرفداری یه گروه رو بکنی"...
خلاصه!خوانده یا نخوانده،موافق یا مخالف؛می خواهیم خبری را به گوشتان برسانیم.همه گوش ها جلو...جلوتر...!!:
کانون وبلاگ نویسان مذهبی از عید غدیر افتتاح شده و تا الآن فعالیتش را با عضویت 360 کاربر ادامه می دهد.واقعیتش را بخواهید می خواهیم بچه های وبلاگ نویس،به خصوص کسانی که مذهبی نویس هستند را در مکانی دور هم جمع کنیم تا با هم باشند و هم کمی یاد بگیرند که وبلاگ چیست - نه این که قبلا نمی دانستند - هم مسائلی که قرار است بدانند را در آن جا ببینند و بخوانند و نظر بدهند و هم این که در این دنیای بزرگ،اعلام موجودیت بنمایند.تعریف ما هم از مذهب خیلی وسیع تر از آن است که شما فکرش را بکنید.
از شما چه پنهان،انجمن هایمان برای فعالیت پایه می خواهند.کسانی را می خواهند که حرف برای گفتن داشته باشند.کسانی که دوست داشته باشند که درباره ی مسائل روز جامعه شان،تحلیل داشته باشند.و...
این همه مطلب را بلغور کردیم که بگوییم:شما پایه اید؟
اگر هستید:بسم الله
اگر نیستید:...چه بگویم؟خداحافظ؟؟...نه!!سلاااام!!!


مشق شب:شما اگر خیلی توی شرکت توی این جور کارها-مثل کانون-گیر داری،بنا را بگذار بر مشورت...بهتر نیست؟

امام حسن(علیه السلام)فرمودند:

هیچ قومى با همدیگر مشورت نکنند، مگر آن که به رشد و کمالشان هدایت شوند.


با تشکر از تمامی دوستانی که در مطلب گذشته نظر دادند.به علت ذیغ وقت،استثنائا این هفته از ذکر لینک آن ها خلاصمان فرمایید!جبران کنیم ان شاءالله
۲ نظر ۰۴ خرداد ۸۶ ، ۱۱:۰۳
حسن میثمی

سال چهارم-(دوره ی جدید)-شماره صفر-بها:پنج دقیقه

بسم الله

اول-از دلایل غیبت نپرسید که هیچ جوابی ندارم.نمی دانم!شاید هم لازم بود.به هر حال 5 ماه نبودم.نه این که اصلا نباشم.در این جا نمی نوشتم.کامنت ها را می خواندم و بعضا جواب هم می دادم.اما اصل حضورم در جای دیگری بود.در کانون وبلاگ نویسان مذهبی فعالیت می کردم.البته فکر نکنید فعالیت آن جا باعث تعلیق این جا شد.نه!تعلیق این جا بیش تر یک اشتباه بود.

***

دوم-خلاصه کنم!احتمالا خبرش را شنیده اید که یک عده وبلاگ نویس در یک جا جمع شده اند و با هم درد دل می کنند.کانون وبلاگ نویسان مذهبی همزمان با عید غدیر افتتاح شد.هنوز خیلی کار دارد.باید با حضور قشنگ تو سبز شود و رشد کند.این هم آدرسش:http://rbc.najva.ir

***

سوم-از این به بعد با «هفته نامه ی سیب خوشبو»،هر پنج شنبه در خدمتتان هستم.سبک و سیاق نوشته ها هم کما فی السابق است.سعی بر کوتاه نویسی.آخرش هم یک مشق شب که انجام دادنش وظیفه ی تو است.شماره ی صفرش که در آغازین روزهای سال 86 پیشکش تو،سیب خوشبویی عزیز شد؛همین بود که خواندی:یک عذرخواهی و یک خبر.

***

چهارم-راستی! سال نو هم مبارک!

تا پنج شنبه ی بعد...


مشق شب:این شماره مشق شب خاصی نداریم.بروید به این آدرس؛عضو شوید و فعالیت کنید.اگر می خواهید عضو شوید و دیگر سر نزنید،اصلا عضو نشوید.

http://rbc.najva.ir


ببخشید!چند لحظه:از همه ی دوستانی که در این چند ماه نظر دادند،و در ماه اخیر،در درگذشت دایی حقیر،بنده را یاری نمودند تشکر می کنم.ان شاءالله در شادی هایتان جبران کنم.
ضمنا دنبال کسی می گردم که قالب وبلاگ بنویسد.یک قالب می خواهم برای همین جا.اگر کسی می تواند،بگوید.ایمیل بزند یا کامنت بگذارد.ممنون!
۱۰ نظر ۰۳ فروردين ۸۶ ، ۱۱:۰۹
حسن میثمی