امام حسن(ع)؛ سیب خوشبو

موضوعات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از نگاه «سیب خوشبو»

حضرت رسول اعظم(ص) فرمودند: ای حسن! تو «سیب خوشبو»، محبوب و برگزیده خالص قلب من هستی...

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۳۱ خرداد ۹۵، ۱۹:۴۰ - بشرا
    افرین

۳ مطلب در تیر ۱۳۸۵ ثبت شده است

بسم الله

شبی پسری کوچک نزد مادرش،که در آشپزخانه در حال پختن شام بود رفت و یک برگ کاغذ را به او داد.مادرش دست هایش را با حوله ای تمیز کرد و نوشته ها را با صدای بلند خواند.پسر با خط بچه گانه نوشته بود:

صورتحساب
----------------------------

- کوتاه کردن چمن باغچه:

5 دلار

-مرتب کردن اتاق خوابم:

1 دلار

- مراقبت از برادر کوچکم:

3 دلار

- بیرون بردن سطل زباله:

2 دلار

- نمره ی ریاضی خوبی که امروز گرفتم:

6 دلار

----------------------------
جمع بدهی های شما به من:            17 دلار

مادرش به چشمان منتظر پسر نگاهی کرد.چند لحظه خاطراتش را مرور کرد.سپس قلم برداشت و پشت برگه ی صورتحساب پسر این عبارات را نوشت:

- بابت سختی 9 ماه بارداری که در وجودم رشد کردی:

هیچ

- بابت تمام شب هایی که بر بالینت نشستم و برایت دعا کردم:

هیچ

- بابت غذا،نظافت تو و اسباب بازی هایت:

هیچ

- بابت تمام زحمت هایی که در این چند سال کشیدم تا تو بزرگ شوی:

هیچ

و اگر تمام این ها را جمع برنی خواهی دید که هزینه ی عشق واقعی من به تو هیچ است.

وقتی پسر آن چه را که مادرش نوشته بود خواند،چشمانش پر از اشک شد و در حالی که به چشمان مادرش نگاه می کرد گفت:مامان...دوستت دارم.

آن گاه قلم برداشت و زیر صورتحساب نوشت:قبلا به طور کامل پرداخت شده!

از کتاب:نشان لیاقت عشق-نویسنده:ناشناس

روز مادر مبارک


مشق شب:حق مادر بر فرزند

امام زین العابدین(علیه السلام) فرمودند:

و امّا حقّ مادرت این است که بدانى او تو را در شکم خود حمل کرده که احدى کسى را آن گونه حمل نکند، و از میوه دلش به تو خورانیده که کسى از آن به دیگرى نخوراند، و اوست که تو را با گوش و چشم و دست و پا و مو و همه اعضایش نگهدارى کرده و بدین فداکارى شاداب و شادمان و مواظب بوده و هر ناگوارى و درد و سنگینى و غمى را تحمّل کرده تا [توانسته] دست قدرت [مکروهات] را از تو دفع نموده و تو را از آنها رهانده و به روى زمین کشانده و باز هم خوش بوده که تو سیر باشى و او گرسنه، و تو جامه پوشى و او برهنه باشد، تو را سیراب کند و خود تشنه بماند، تو را در سایه بدارد و خود زیر آفتاب باشد و با سختى کشیدن تو را به نعمت رساند، و با بیخوابى خود، تو را به خواب کند، شکمش ظرف وجود تو بوده و دامنش آسایشگاه تو و پستانش مشک آب تو و جانش فداى تو و به خاطر تو، و به حساب تو، گرم و سرد روزگار را چشیده است.
 

به این اندازه قدرش را بدانى و این را نتوانى مگر به یارى و توفیق خدا.


با تشکر از تمام دوستانی که نظر دادند:

قدسی خانم -- وبلاگ شهید مظلوم -- وبلاگ چلوکباب -- امید >>توضیح:امید جان.اولا من میثم نیستم؛حسن هستم.دوما این که قدسی خانم مشق شب رو ندیده تقصیر منه؟ -- حسین -- وبلاگ منتظران ظهور -- وبلاگ درد -- وبلاگ هزار توی شعر -- وبلاگ خرابه،کوچه،کربلا -- وبلاگ دریچه ای به سوی ملکوت -- وبلاگ صلیب نقره ای -- وبلاگ راز نهفته -- وبلاگ غالبون -- وبلاگ مچول کوچول -- وبلاگ ابرک مهر -- وبلاگ آشنایی با پدر زمان

۲۳ نظر ۲۵ تیر ۸۵ ، ۲۰:۲۵
حسن میثمی

((بسم الله))

قدس؟؟؟آقا جان عزیزت ولمون کن...مردیم از بس تو این هفته هر جای تلویزیون و رادیو و روزنامه و هر کوفت و زهرماری رو می دیدیم و می شنیدیم و می خوندیم قدس دیدیم.اصلا نسبت به کلمه ی قدس و صهیونیسم حساسیت پیدا کردیم.والا...یکی نیست بگه آخه به ما چه.مگه ما عربیم؟خود اینا می دونن با مملکتشون چیکار کنن.چه ربطی به ما داره.ها؟مگه خودمون کم بدبختی و بیچارگی داریم که باید غصه ی این عرب ها رو هم بخوریم.مردیم از بس صحنه ی دلخراش دیدیم.

یکی نیست بگه به ما چه که روزی ده بیست تا آدم می کشند.مگه ایرانی اند؟تازه ایرانی هم بودن نباید اینقدر سنگشون رو به سنیه می زدیم.چه برسه به این که عربن...اصلا از قدیم و ندیم گفتن آب عرب و عجم تو یه جوب نمی ره.حالا آقا اومده می گه قدس رو بریم آزاد کنیم.بشین بینیم بابا!تازه پول هم بهشون...

صبر کن ببینم!کی گفته قدس مساله ی اول جهان اسلامه؟[امام]خمینی گفته؟باسه خودش گفته آقا جان.به ما چه.اصلا می دونی چیه؟من حال می کنم می بینم این فلسطینی ها می میرن.آقا جان دنیای امروز همینه.اونی که زورش بیش تره می کشه.حالا ما با یه چوله مملکت می خوایم جلو آمریکا وایسیم؟بشینیم بهتره.واریس می کنه پامون!!

چه خوب می شد مثل قدیم ندیم ها-زمان همون خدا بیامرز-سبیل این آمریکایی ها رو چرب می کردیم.اون ها هم کاری به کار ما نداشتند.انرژی هسته ای و بسته ای رو هم دو دسته ای تقدیممون می کردند.ما پامون رو دراااااز می کردیم و فیلم [...] می دیدیم.حالا اومدن به جای برنامه ی شاد تو تلویزیون قدس واسه من می زارن.جمع کنین بینیم بابا.

این آخوند محلمون-غلط نکنم از رژیم پول می گیره میاد اون بالا وراجی می کنه-می گه اگه می خوای مخالف جریان آب حرکت کنی باید حسابی شنا کنی.حسابی هم جلوی جریان آب باید وایسی.من هم راستیتش می ترسم تو حرفش حرف بزنم.شانس نداریم که!یهو می بینی از این پجو مشکی ها میاد جلوی پای آدم،بعدش دو تا جندالله پیاده می شن و به اسم اهانت به روحانیت می ندازنت تو حلفدونی.و گرنه بهش می گفتم حاجی جون با دوست داریم رو آب بخوابیم بعد حالشو بکنیم.حتما در جوابم در می اومد می گفت:راحتی ان شاءالله اون دنیا...فعلا زندگی کن...

آخ.راستی!پسر یه سر برو بانک ببین حقوق این ماهم اومده؟از حواس رفتم...برو یالا...

بازنشستگیه و هزار درد...آها...گفتم بازنشستگی...مرده شورشون رو ببرن...بعد اینقدر خدمت تو اداره حالا باید...

- آقا جون...جان عزیزت ولمون کن...مردیم از بس...


مشق شب:اگر گفتید چه ربطی داره؟؟؟!!!

از امام مجتبى(علیه السلام)سؤال شد:کرم چیست؟فرمود:

آغاز به بخشش نمودن پیش از درخواست نمودن و اطعام نمودن در وقت ضرورت و قحطى.

سؤال شد:دنائت و پستى چیست؟ فرمود:

کوچک بینى و دریغ از اندک.


با تشکر از دوستانی که نظر دادند:

وبلاگ چلوکباب >>توضیح:یک تشکر بسیار ویژه از آقا نیما که زحمت به روز رسانی رو هفته ی پیش به دلیل مشکلات فنی این خوشگل بابا به دوش کشیدند.ممنون آقا نیما -- وبلاگ مجنون ولایت -- وبلاگ راز نهفته -- وبلاگ شب های شعر شاعر شنیدنی است -- وبلاگ مهراوه ی من -- آقا امید -- وبلاگ دارالمجانین >>توضیح:اگر می خواهید باهاش خداحافظی کنید سریع برید وبلاگش.داره می ره مکه ها...داستان مکه رفتنش هم...قشنگه و گریه آور...حتما بخونید -- وبلاگ بچه های آسمان -- فائزه خانم

۲۰ نظر ۱۸ تیر ۸۵ ، ۱۴:۱۸
حسن میثمی

بسم الله

نمی دانم می توانید روی آیه های قرآن که حرف های مسلم خدا هم هستند درپوش بگذارید یا نه.اما با خودتان رو راست باشید.حق همین است که می خوانید.و لا غیر...

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

ای رسول ما!مردان را بگو تا چشم ها-از نگاه ناروا-بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند که این بر پاکیزگی-جسم و جان-اصلح است و البته خدا به هر چه کنند کاملا آگاه است.

و زنان مؤمن را بگو تا چشم ها-از نگاه ناروا-بپوشند و فروج و اندامشان را-از عمل زشت-محفوظ دارند و زینت و آرایش خود را جز آن چه-قهرا-ظاهر می شود بر بیگانه آشکار نسازند و باید سینه و بر و دوش خود را به مقنعه بپوشانند زینت و جمال خود را آشکار نسازند جز برای...[محارم خود]...و آن طور پای به زمین نزنند که زیور و زینت پنهان آن ها معلوم شود و ای اهل ایمان همه به درگاه خداوند توبه کنید.باشد که سعادتمند و رستگار شوید.

سوره ی نور-آیات 30-31

ای پیغمبر!به همسران و دختران خود بگو که خویشتن را-هنگام خروج از خانه-به چادرها فرو پوشند که این کار برای آن که-به عفت و پاکدامنی-شناخته شوند و مورد تعرض و آزار-ناپاکان-قرار نگیرند و خداوند آمرزنده و مهربان است...

سوره احزاب-آیه 59


مشق شب:حضرت فاطمه(سلام الله علیها)...حجاب...عفت...حیا...یک الگو...او هم یک انسان بود...انسان متعالی.

پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله):

فاطمه عزیزترین مردم نزد من است.

بشاره المصطفی؛ص71


با عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام فاطمیه(سلام الله علیها)،این ایام بهانه ای شد تا چند آیه از قرآن را درباره ی حجاب به خدمتتان یادآور شویم.

با تشکر از دوستانی که نظر دادند:

وبلاگ آشنایی با پدر زمان -- وبلاگ مجنون ولایت -- وبلاگ خرابه،کوچه،کربلا -- وبلاگ غالبون -- وبلاگ شب های شعر شاعر... -- وبلاگ نجوای شاکی -- وبلاگ به رنگ انتظار -- وبلاگ خیال آبی -- وبلاگ آیین بهشت -- وبلاگ صلیب نقره ای -- وبلاگ ماندنی -- وبلاگ هاجر و اسمعیل -- وبلاگ مچول کوچول -- وبلاگ حریم دوست -- وبلاگ مدعی -- وبلاگ تیم ملی -- وبلاگ سلام سهراب -- وبلاگ بچه های آسمان -- وبلاگ پرنده ی آبی -- وبلاگ شرق -- وبلاگ هیئت محبان الرضا(علیه السلام) -- وبلاگ درد -- وبلاگ کوهستان -- وبلاگ کامپیوتر برای همه

۹ نظر ۱۰ تیر ۸۵ ، ۱۷:۱۰
حسن میثمی