امام حسن(ع)؛ سیب خوشبو

موضوعات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی از نگاه «سیب خوشبو»

حضرت رسول اعظم(ص) فرمودند: ای حسن! تو «سیب خوشبو»، محبوب و برگزیده خالص قلب من هستی...

بایگانی
آخرین نظرات
  • ۳۱ خرداد ۹۵، ۱۹:۴۰ - بشرا
    افرین
سال هشتم، شماره‌ی هفتادوششم، بها: 8 دقیقه

مزار حضرت حمزه ع

امام حسن علیه السلام فرمودند: ما از خاندانى هستیم که خداوند با اسلام گرامی‌مان داشته است و ما را برگزیده، انتخابمان کرده است و هر گونه پلیدى و رجس را از ما دور کرده و کاملاً پاک‌مان گردانیده است. [أمالی شیخ الطوسی، ص ۵۶۲، ح ۱۱۷۴]

/یکشنبه 31 اردیبهشت 1391/

توضیح ضروری: عکس فوق مربوط به مزار غریب حضرت حمزه(ع) است که مورد بی مهری آل سعود قرار گرفته است

بعد از نماز صبح، بر اساس برنامه هر روزه به زیارت ائمه بقیع(ع) رفتم. طلوع آفتاب را در بقیع‌مان دیدم. اما بیش از این نمی‌توانستم در بقیع بمانم. چون قرار بود ساعت 7 صبح جمع شویم تا به زیارت دوره مدینه برویم.

ساعت 7 شد و همه جمع شدند. تا ساعت 8 هم صبر کردند. اما اتوبوس نیامد. شرکت حمل و نقل سعودی بدقولی کرده بود. زیارت دوره ما هم افتاد به بعدازظهر.

تا بعدازظهر هم کاری نداشتیم جز رفتن به حرم. همین کار را هم کردیم. رفتیم حرم، نماز ظهر را به جماعت و نماز عصر را فرادا خواندیم و برگشتیم هتل. چون قرار بود همگی ساعت 14 برای رفتن به زیارت دوره جمع شوند.

با حدیثی که حاجاقا تعریف کرده بود، کسی جرأت نیامدن نداشت. حاجی حدیثی را از پیامبر(ص) نقل کرد که آن دسته از زائران مدینه را که به زیارت حضرت حمزه(ع) نمی‌روند، مذمت کرده بود. زیارت مزار شریف حضرت حمزه(ع) هم جزو برنامه بود.

***

زیارت دوره با حضور در مسجد قبا آغاز شد. حاجاقا توضیحی داد و برای خواندن نماز زیارت دو رکعتی به داخل مسجد رفتیم. بعد از آن هم به مسجد ذوقبلتین رفتیم. همان‌جایی که خداوند بر پیامبر(ص) امر کرد که قبله مسلمانان را از بیت المقدس به کعبه تغییر دهد. ما که نماز عصرمان را خوانده بودیم. اما مجبور شدیم یک نماز عصر اضافه هم در آن مسجد بخوانیم. آن هم با سجده بر روی فرش!

بعد از آن هم به زیارت مسجد فتح رفتیم. یعنی مکان وقوع غزوه خندق. قسمت شد و چند رکعت نماز هم آن‌جا خواندیم. اما یک مشکل وجود داشت. در هر مکانی که حضور پیدا می‌کردیم و حاجاقا توضیحی را درباره آن مکان ارائه می‌کرد، حداقل نام یک یا دو مکان تاریخی دیگر را هم در همان محدوده می‌برد که به‌خاطر بی‌تدبیری سعودی‌ها از بین رفته بود. بی‌تدبیری‌هایی که گاه عمدا و گاه سهوا صورت گرفته بود. اغلب مکان‌های تخریب شده هم یا مرتبط با حضرت علی(ع) بودند یا وجود آن‌ها دلیلی داشت که شاید خیلی به مذاق سعودی‌ها خوش نمی‎‌آمد.

این قاعده شامل مزار شریف حضرت حمزه(ع) هم شده بود. مشخص بود که زیارت اهل قبور و گذشتگان برای سعودی‌ها سودی ندارد. چون برای عموی نبی مکرم اسلام هم ارزشی قائل نشده بودند.

فقط چند مأمور سعودی در کنار مزار ایشان حضور داشتند و یک خودروی گشت شرطه‌ها. مأموران سعودی هم وظیفه خود را برای بر هم زدن مجدد جمع کاروان ما در هنگام قرائت زیارت حضرت حمزه(ع) به خوبی انجام دادند و نگذاشتند زیارت‌خوانی ما تمام شود. زیارت ما را که قطع کردند، خودروی گشت شرطه‌ها با عبور چندباره از میان جمعیت و گفتن چند جمله عربی پشت بلندگوی خودرو، خواست که ما را متفرق کند.

مزار حضرت حمزه(ع)

ما هم به صلاحدید حاجاقا عکس العملی نشان ندادیم و سعی کردیم در کنار محدوده مزار حضرت حمزه(ع) بایستیم. اما ظاهرا آن‌ها دست بردار نبودند و یکی از مأمورین سعودی شروع کرد به خواندن یک مثلا زیارت‌نامه که به خلفای سه گانه درود می‌فرستاد؛ دقیقا روبه‌روی به کاروان ما و آن‌هم با اشاره به سمت کاروان ما.

معاون کاروان هم نامردی نکرد و در میان شلوغی‌های ایجاد شده، صدا زد که اعضای کاروان به سمت اتوبوس برگردند. هماهنگی همه در اجرای دستور بازگشت معاون کاروان باعث شد در عرض چند ثانیه، مأمور سعودی زیارت‌خوان که هم‌چنان داشت با حرارت به اشعار خودش ادامه می‌داد، تنها شود. بعد از چند ثانیه هم ساکت شد.

همین اتفاق زبان همه را به نفرین حکومت آل سعود باز کرد. نمی‌دانستم میزبان این شهر –که همان پیامبر عزیزمان باشد- نفرین میهمان‌هایش از میهمان‌داری زشت سعودی‌ها را چگونه پاسخ می‌دهد. اما آن لحظه آرزو می‌کردم پاسخش کم‌تر از سقوط حکومت آل سعود نباشد.

با همه این اتفاقات، به هتل برگشتیم. اما دیگر دل‌هایمان گرفته بود. نمی‌گویم دل‌های همه اعضای کاروان. اما بحث داغ هم کاروانی‌ها در راه برگشت، وضعیت برخورد مأمورین سعودی بود.

ساعت 20 باید چمدان‌هایمان را پشت درهای اتاق می‌گذاشتیم تا خدمه‌های بنگلادشی هتل آن‌ها را به پشت درهای اتاق هتل مکه برسانند. تنها چیزی که باید برایمان باقی می‌ماند، یک کیف دستی شامل لباس احرام بود.

فکر کردن به این واقعیت که فردا قرار است با همه این مظلومیت‌ها خداحافظی کنیم و به مکه برویم، برایم راحت نبود. نمی‌دانستیم فردا دقیقا قرار است چه اتفاقی بیفتد.

۹۱/۰۳/۰۶
حسن میثمی

سفرنامه

حج نامه

نظرات  (۱۹)

۱۰ خرداد ۹۱ ، ۲۲:۴۰ سعید ملک نیا
سلام
به روزم ...
کاش کربلا ...
سلام
چرا اینقدر کم؟! مدینه، فقط 4 روز؟!
۱۷ خرداد ۹۱ ، ۱۰:۳۸ سعید ملک نیا
سلام
زیبا بود
با حرم به روزم ...
کاش کربلا ...
۲۳ خرداد ۹۱ ، ۱۸:۳۱ سعید ملک نیا
سلام
به روزم
کاش کربلا ...
۰۳ تیر ۹۱ ، ۱۸:۴۹ شهید کاظمی دات ای ار
سلام برادر بی خبر میرین؟ قبلا ها به پیامک مون جوابی می دادین ولی حالا دیگه .../ یادش بخیر سفر خوبی بود سال 83 / کاش باز هم تکرار می شد
۰۳ تیر ۹۱ ، ۱۸:۵۰ شهید کاظمی دات ای ار
ایمیلش اشتباه خورد . بهرحال التماس دعا
۰۳ تیر ۹۱ ، ۱۸:۵۶ شهید کاظمی دات ای ار
یادش بخیر یه شب مدینه ساعت 19:15 بعد از نماز مغرب زیر یکی از تابوت هاشون که می بردن واسه دفن رفتیم داخل قبرستان بقیع. به محض اینکه وارد شدیم و از جلو چشم ماموراشون رد شدیم رفتیم و اونقسمت قبور مطهر ائمه رو دور زدیم و از پشت قبور یعنی تقریبا از سمت بالا سر وارد شدیم . اگه خاطرتون باشه همچین بگیروببند دارن که فقط از فاصله حداقل 10 یا 20 متری میشه به قبور ائمه نگاه کرد . خلاصه با خوف و رجائی از سمت بالا وارد شدیمو قبور مطهر ائمه مون رو از فاصله کمتر از یک متری زیارت کردیم که یک دفعه صدای یه مامور دراومد متوجه شده بود نیت ما چیه و افتاد دنبال مون و نگذاشت بیشتر بمونیم
۱۵ تیر ۹۱ ، ۰۷:۲۸ سیدعطاالله
سلام
عیدتون مبارک
دیروز توی دوره آموزش رسانه خدمتتون بودم
خیلی استفاده کردم
با اجازه لینکتون میکنم
یا حق
سلام
خاطرات سفرم به این مکان روحانی رو برام زنده کردی
خدا خیرت بده
امیدوارم در پناه حق باشی
خوشحال می شم اگر وبلاگم رو لینک کنی
تازه تاسیس هست ولی سعی می کنم خوب شروع کنم
به هر حال اگه لینک کردی یه کامنت بذار تا منم لینکت کنم
بای بای [:S007:]
۲۰ تیر ۹۱ ، ۲۳:۵۹ احسان قائدی
سلام استاد میثمی خسته نباشید خیلی دوست دارم تو فضای سایبری از نظرات و پیشنهادات شما برای هرچه بهتر شدن وبلاگ بنده استفاده کنم با اجازتون لینکتون کردم التماس دعا
۲۶ تیر ۹۱ ، ۲۲:۲۶ امیر محمدپور گیلانی
سلام علیکم
برادر زیارت قبول
حالی از ما نمی پرسی
۲۶ تیر ۹۱ ، ۲۳:۲۹ یک مسلمان
مسلمانان میانمار را دریابید
سلام علیکم
سالروز میلاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها الگوی علم و عفت و عصمت و کرامت مبارک باد [گل]
۲۳ آبان ۹۱ ، ۱۹:۰۹ میم مثل مغنیه
سلام زیارت گذشته قبول...
با سلام و درود خدا بر شما
از آنجا که سایت جامع مکتب القرآن با هدف ترویج سراسری قرآن بنانهاده شده است و در دو بخش انجمن و سایت فعال است از شما تقاضا داریم که لینک سایت را برای دعوت از عاشقان در سایتتان قرار دهید
در صورت لزوم نیز اعلام کنید تا در صفحه لینکستان سایت شما درج شود
آدرس سایت:www.mquran.ir
انجمن :www.forum.mquran.ir
موفق باشید
۰۳ آذر ۹۱ ، ۰۱:۳۱ فدایی گل زهرا
بصیرت یعنی اینکه بدانیم شمری که سر امام حسین (ع) را برید همان جانباز جنگ صفین بود که تا مرز شهادت پیش رفت....
امام خامنه ای روحی فداه
سلام و عرض ادب
التماس دعا
سلام خدمت شما دوست عزیز تشکر از وبلاگ پرمحتوا و مفیدتان ممنون می شم به من هم سری بزنید و نظر خود را راجب وبلاگم بگویید در ضمن من مشتاق تبادل لینک با وبلاگ شما هستم اگر مایل بودید با نظری در وبلاگ من را مطلع کنید
سربلند و پایدار باشید
استعمارستیز
http://anticolonialism.mihanblog.com/
درود بر میثم عزیز
واقعا خوشا به حالت که قدم در قدم گاه انبیاء گذاشتی...
دعا کن خدا مرا نیز به خانه اش دعوت کند.
موفق باشی / بدرود
با سلام
وبلاگ بسیار زیبایی دارید.تمایل داشتید به ما هم سر بزنید.اگه دوست داشتید تبادل لینک کنیم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی